جلاییپور: شکست اصلاحطلبان در انتخابات آغازی بر اغتشاشات است!
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۵۵۹۴
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - مشرق نوشت: در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
روزنامه های یکشنبه ۵ شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که رئیسی علیه دیوان سالاری، افزایش صادرات نفت ایران، راهپیمایی اربعین به سوی حسین(ع) و ماجرای تنشزدایی میان ایران و آمریکا در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد خاتمی در تازهترین اظهارات خود خواهان اصلاح ساختاری در جمهوری اسلامی شده و تاکید کرده است این اصلاح ساختاری باید در حوزههای خبرگان رهبری، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، و انتخابات صورت گیرد، اظهارات رئیس دولت اصلاحات مورد توجه برخی روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته است.
روزنامه هممیهن که به دنبال عبور اصلاحطلبان از دوم خرداد به سوی بیانیه ۱۵ مادهای خاتمی است درباره آخرین اظهارات خاتمی نوشته است:
اینگونه به نظر میرسد که مواضع خاتمی با ادامه روندهای سابق پس از اعتراضات سال گذشته از حالت پیشنهاد خارج شده و حالت دستوری پیدا کرده است. نخستین تغییر محسوس در گفتمان خاتمی، در پیامی که به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر کرد، مشاهده شد. او در ابتدای این بیانیه میگوید، این روند و روال حکمرانی که وجود دارد، نه به نفع مردم است و نه در درازمدت قابل دوام و در ادامه به اشتباه بزرگ نظام حکمرانی کشور اشاره میکند که جلب رضایت بخش کوچکی از جامعه را که به خود وفادار میداند به قیمت افزایش نارضایتی اکثریت جامعه مدّنظر قرار داده است و به «اصلاح خود» تاکید میکند. او که در بیانیههای سال ۸۸ مواضعی ملایمتر گرفته بود، در این بیانیه با صراحت به کشته شدن جوانها و انبوهی از نیروها بعد از سال ۸۸ اشاره میکند. «خوداصلاحی» و «خودبراندازی» دو واژهای است که خاتمی در این مدت به دفعات در سخنان خود از آن استفاده کرده و تاکید میکند که هم با براندازی مخالف است!
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «نسخه جدید سیدمحمد خاتمی» مینویسد:
رئیس دولت اصلاحات در ماههای اخیر در بازههای زمانی مختلف، بیانیهها و اظهارنظرهایی را مطرح کرده است که برخی از آن تعبیر به تغییر گفتمان او و عبور از اصلاحطلبی کردند و در این بین اصولگرایان و جریان تندروی مخالف او واکنش بسیاری نشان دادهاند تا جایی که روزنامه جوان از حربه رو در رویی جریان متبوع خود استفاده کرده و بیانیه ۱۵ مادهای را در برابر بیانیه میرحسین موسوی گذاشت تا این دو جریان را از هم منفک کند اما این بار با اصطلاح ضربه «هوک چپ چریک» تلاش کرد که مسیر او را از طیف دیگری از اصلاحطلبان به پرچمداری بهزاد نبوی جدا نشان دهد.
بررسیها نشان میدهد که جبهه اصلاحات ایران ضمن تاکید بر مبنا قرار گرفتن بیانیه ۱۵ ماده ای سیدمحمد خاتمی بر ضرورت تعمیق این بیانیه به عنوان گفتمان جدید جریان اصلاحات تاکید دارند. تاملی بر مطالب تولید شده از سوی اصلاح طلبان بیانگر آن است که آنان در چرایی مبنا قرار دادن بیانیه ۱۵ ماده ای خاتمی به عنوان گفتمان جدید جریان اصلاحات به صراحت تاکید می کنند که این بیانیه اصول کلی ای جهت مواجه به بیانیه دوم انقلاب می باشد.
به باور اصلاح طلبان ساختاری با محوریت حزب اتحاد ملت بیانیه گام دوم به معنای اعلام تغییر کیفی و آغاز دورانی جدید در انقلاب اسلامی می باشد، دوره ای که تحولی ماهوی در ساخت سیاسی و اجرایی کشور را رقم می زند، به گونه ای که دیگر با گفتمان اصلاحی گذشته، نمی توان با آن مواجه شد. لذا شرایط و مشکلات جدید چنین ایجاب می کند که اصلاح طلبان نیز دست به اصلاح و بازسازی گفتمانی بزنند. به شکلی که بتوانند جامعه را اقناع کنند و قدرت بسیج کنندگی داشته باشند، لذا محور قرار گرفتن بیانیه خاتمی پاسخی است به نیاز گفتمانی جریان اصلاحات.
زیر پوست تحولاتی که آماده اغشتشات است!
حمیدرضا جلاییپور که فرزندش از عوامل اصلی کمپینسازی آشوب در کشور است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به تحلیل عوامل موثر بر اغتشاشات پرداخته و نوشته است:
حکومت به عنوان مهمترین نهاد در ایران اعتراضات ۹۶، ۹۸، اعتراضات آب خوزستان و اصفهان و خیزش اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ را جدی نگرفته است. بیشتر این اعتراضات را کار خارجیها و اذناب داخلی آنها میداند. و از همه مهمتر اینکه حکومت انتخابات ۱۴۰۲ را «یک فرصت برای ترمیم شکاف دولت و ملت» نمیداند. (این از آن خطاهای درشت حکومت بعد از اعتراضات مهسا است و بعید به نظر میرسد در شش ماه آینده هم کاری بشود. انتصاب مجدد آقای جنتی ۹۷ ساله علامت مثبتی به جامعه سیاسی نگران ایران نبود. در برابر یکدندگیهای حکومت ایران، جامعه ایران هم ناراضی است و حکومت را رها نمیکند.
در ادامه این یادداشت آمده است:
اما تبدیل نارضایتی به «خیزش اعتراضی» فرمول و قاعده ندارد. خیزشها «کانتینجنت» و اقتضایی هستند (برآیندی از عوامل شناختهشده و نشده و شانس هستند). معمولا از جایی شروع میشود که کسی انتظارش را ندارد. لذا دلیل محکمی نداریم که بگوییم در سالگرد ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ دوباره خیزش اعتراضی اتفاق میافتد یا نمیافتد. ولی پتانسیل نارضایتی و اعتراض در جامعه هست. کسی دقیق نمیداند صدایش کی در میآید.
اصلاحطلبان در روزهای اخیر معتقدند در انتخابات نامزد ندارند، اما همین جریان باز روی اثر شورای نگهبان روی نامزدهای خود متمرکز شده است، این تناقض برای جریانی که اعلام کرده است در انتخابات آتی نظری نداشته و متمایل به تحریم است، بیش از آنکه نشانه پیچیدگی سیاسی باشد ناشی از یک ریسک بزرگ در آینده است. از نگاه این جریان سیاسی فاصله گذاری با سازوکارهای سیاسی حاکمیت توسط اصلاح طلبان توان بالقوه ای برای احیای سرمایه اجتماعی خود در طبقه متوسط را داراست و پس از سرخوردگی قطعی طیف خاکستری داخلی از اپوزیسیون خارجی بهترین فرصت برای بازآفرینی نقش جدید را برای اصلاح طلبان ایجاد میکند در آینده؛ به نوعی عدم چسبندگی با حاکمیت توانایی جذب حداکثری قشر ناراضیان و نخبگان و سر حلقه های فکری داخلی آن را برای اصلاح طلبان به وجود خواهد آورد؛ پس حضور و مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات اسفندما، این چسبندگی را تشدید میکند. از این رو اغتشاشات بستری مناسب برای یارگیری سیاسی است، این تحلیل در میان اصلاحطلبان هوادار چندانی ندارد!
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: انتخابات مجلس اغتشاشات بیانیه ۱۵ ماده ای اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۵۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیومرث صابری؛ چگونه «گلآقا» و بعد «گلآقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلیها یادآور دوران «توفیق» بود.
نسل تازه شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلیهای دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمیکرد و کامل میآورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم میکاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامهای خنثی شناخته میشد و میشود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمیآمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامهها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه میشد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.
«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخستوزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نبود این امکان هرگز فراهم نمیآمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.
او ستونهای روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهرههای کلاسیک دیگر نیز مینوشتند.
از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را میخریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار میزدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت میخواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوتاند.
کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان میداد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمیربود.
این که در اوج جنگ و در روزنامهای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صوراسرافیل" مینوشت.
خیلیها نمیدانستند نام اصلی «گلآقا» چیست و لو هم نمیداد مگر مواقعی که در همان ستون جدی مینوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.
با این حال تصویری از او منتشر نمیشد و فراموش نمیکنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزباللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز میکردم و نمیتوانستم باور کنم گلآقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمیتر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرفهامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیتالله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگتر بود اختلاف سنی زیادی حس نمیکردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامهنگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گلآقایی که در نوشتهها میشناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.
گلآقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گلآقا» بر سر زبانها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق" که 6 سال بعد از راهاندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته میشد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور میشد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.
غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
گلآقا در تمام دهۀ 70 نشریهای مهم و خواندنی و تأثیرگذار بود که مطالب آن نقل میشد و از توقیفهای 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گلآقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیتهایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپهای مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!
او هیچگاه دلیل توقف انتشار نشریهای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه میتوانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود.
انکار نمیکرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه میشد با او در افتاد و نه نادیدهاش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد میکرد چه بسا سراغ او میآمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان همسو میشد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گلآقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.
این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمیتوانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گلآقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"
در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گلآقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آن که چنین جملهای را ننوشته بود اما ضربالمثل و به گلآقا منتسب شد.
در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهوارهای هم البته خبری نبود اما گلآقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشتزهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیدهای که میزنند؟ شاغلام پاسخ میدهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم میگوید: درست است ولی آنها اول میزنند بعد میشمرند!"
از ویژگیهای صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بیشک برخی از نوشتههای او در کتابهای درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگیهای صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
الگوی اصلی گلآقا اما نه توفیقها که علی اکبرخان دهخدا بود. مشروطهخواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامهنگار و البته فرهنگنویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب میرود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری میگوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر میرسید و نگاهمان نمیکرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمیکنید ولی آقا! این آقا گلآقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.
آدمهایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته میشوند و در این 20 سال عیار او روشنتر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته.